پروپوزال ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده
دارای 42 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
عنوان پروپوزال: ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده
تعداد صفحه: 42 صفحه
فونت: B ZAR
فاصله سطرها: 1.15
منابع فارسی و لاتین: دارد
پرسشنامه و ضمائم: دارد
بندهای پروپوزال: عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزيه و تحليل داده ها و...
بیان مساله
سازمانها در یک محیط به شدت رقابتی، و آشفته جهانی هستند که نیاز به توانایی برای انطباق، تغییر، و بهبود به منظور توسعه مزیت رقابتی دارند (2010Weldy & Gillis,). از این رو تغییر در سازمانها به واسطه استدلالهایی مثل تغییر فناوری، گرایشهای ارتباطی جدید، قوانین نوپا و جنبههای اجتماعی و محیطی جدید، امری اجتنابناپذیر است(Shah ,2010).
سازمانها باید جهت افزایش قدرت رقابت و قابلیتهای همپایی با تغییرات و در نهایت حفظ موقعیت خود، در زمینه اجتماعی، از نظر ساختاری متحول شده و از نظر استراتژی نیز تغییر کنند. مدیران لازم است با شناخت تحولاتی که در محیط آنها میگذرد به تجدیدنظر و تطبیق وضعیت خود با تحولات مزبور بپردازند و بر ادامه روند فعلی خود آن قدر پافشاری نکنند که بیم آن باشد که برای آینده چیزی برای عرضه کردن نداشته باشند(شریعتمداری و توانگر،1390).مدیران سازمانهای عصر کنونی و آینده نه تنها باید در برابر محیط متغیر سازگار باشند بلکه باید توانایی تشخیص مشکلات و بهکارگیری برنامههای تغییر را دارا باشند ممکن است پذیرش هر تغییری که در محیط سازمان جریان مییابد مطلوب نظر مدیران نباشد ولی رویارویی با بسیاری از این تغییرات اجتنابناپذیر است و افراد و سازمانها باید سعی کنند به گونهای خود را با تغییرات وارده هماهنگ ساخته و بیشترین استفاده را از موقعیتهای پیشآمده ببرند.(اورک و درویش پور،1388) علیرغم افزایش نیاز به درک و مشاهدهشده تغییر و تلاشهایی در اجرای تغییر سازمانی برآورد شده است که حداقل دو سوم تلاشهای تغییر سازمانی به نتیجه مورد نظر نمیرسد یا تغییر مورد حمایت قرارگرفته را افزایش و ترویج نمیدهد (Hendrickson,Gray,2012).
به همین جهت اجرای موفق تحول در سازمانها یکی از چالشبرانگیزترین فعالیتهای مدیریتی را تشکیل میدهد(Kuntz & Gomes,2012). یکی از ضروریات انکارناپذیر برای موفقیت در ایجاد این تغییرات، وجود آمادگی برای تغییر است که در بسیاری از موارد توجه کافی به آن نمیشود (لگزیان و ملکزاده،1389). میزان موفقیت و پایداری تغییرات اجرایی شدیداً بر آمادگی پذیرش تغییر از سوی نیروی کار، فرصت مشارکت و توسعه صلاحیتهای مربوطه برای حفظ پیادهسازی محتمل هست ( Kuntz & Gomes,2012).آمادگی برای تغییر زمانی اتفاق میافتد که محیط، ساختار و نگرش اعضای سازمان به گونهای باشد که پذیرای تغییر در شرف رخ دادن، باشند(پاک نژاد و همکاران،1390).
آمادگی کارکنان برای درک تغییر، نگرشها و باورهای مثبتی را در مورد نیاز به تحول سازمانی منعکس نموده و هدف حمایت فرایندهای تحول را مشخص مینماید.( Kuntz & Gomes,2012). افراد به شکلی فعال محیط خود را درک کرده و تحت تأثیر ادراکات خود قرار میگیرند نه تحت تأثیر واقعیتهای عینی. تغییر در سازمان نمیتواند بدون همراهی و همکاری افراد سازمان صورت گیرد و تغییر فردی شکل نمیگیرد مگر آنکه فرد برای آن آمادگی داشته باشد(لگزیان و ملکزاده ، 1389) افرادی که این توان را در خود میبینند، واکنش به تغییر و تحولات سازمانی نشان دهند و سطح دانش شغلی بالایی را نشان دهند ، بیشتر فعالیتهای تغییر و تحول را پذیرا خواهند بود(Kuntz & Gomes,2012). عامل کلیدی تغییر،یادگیری است و یادگیری کلید کاهش مقاومت در مقابل تغییر است(لگزیان و ملکزاده،1389). در همین راستا یادگیری سازمانی، فعالیت بلندمدتی است که شرایط را به شرایط سودمند رقابتی تبدیل میسازد(علی احمدی و همکارن ،1389). سازمانها در سرعت بالای تغییر در بازار امروز در حال رویارویی با نیاز به داشتن کارکنانی هستند که میدانند چگونه یاد بگیرند و میتوانند به سرعت مجدداً تجهیز شوند و برای چالشهای جدید آماده شوند (Ho,2011). سازمانها از طریق یادگیری میتوانند همواره وضعیت خود را نسبت به تغییرات محیطی پویاتر کنند و در مقابل ایجاد تغییر مهیاتر باشند(رضایی و همکاران،1390).
پژوهشگران ودست اندرکاران به طور یکسان بر نیاز سازمانها به عاملی تحت عنوان سازمانهای یادگیرنده ،برای پرورش محیطی که در آن تمام اعضا به طور مداوم یاد میگیرند و اقدام به افزایش دانش اعضای سازمان به منظور بهبود عملکرد سازمانی دارند،تاکید میکنند(Weldy & Gillis,2010) .سازمان یادگیرنده را میتوان به عنوان یک سازمان که دارای آرمانهای والا، فعال، مربوط به آینده، استراتژیک، زنده و سازگار بیان کرد (Alas et al ,2012). همچنین،سازمان یادگیرنده سیستمهایی فراهم آورده که ظرفیت کلی سازمان برای رشد و یادگیری مداوم را میافزاید(پاک نژاد و همکاران،1390) سطوح یادگیری در سازمان یادگیرنده ادغام تمام سطوح یادگیری فردی، تیمی و سازمانی است که هدف از آن بهبود و توسعه عملکرد سازمان به شکلی که بتوانند خود را با محیط ناپایدار منطبق سازند(Sudharatna ,2004). سازمانهای متعددی با ضرورت تغییر مواجهاند سازمانهای دولتی، غیردولتی، انتفاعی و غیرانتفاعی، همگی با تغییرات شگرفی مواجهاند که ذینفعان گوناگون آنها، انتظار آن را دارند (پاک نژاد و همکاران،1390).
دانشگاه نهادی حیاتی در فرایند توسعه هر ملت بوده و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه به واسطه تأثیرات این نهاد تسهیل میگردد. نقش برجسته دانشگاه در دو فعالیت عمده؛یعنی آموزش و پژوهش نهفته است.تأثیر متقابل این دو ویژگی ضامن پویایی و حیات دانشگاه است(عسگری و همکاران ،1391). بعلاوه عملکرد مطلوب نظام آموزش عالی، پیشنیاز نیل به اهداف اجتماعات علمی و هنجارهای شناختهشده آن است. بر این اساس اهمیت نظام آموزشی سطح سوم و به ویژه قرابت آن با اصول و ارزشهای جامعه نگرانه و نیز ارتباط تنگاتنگ آن با منابع انسانی فرهیخته و فرایند انتقال آموزش به منابع انسانی بر کسی پوشیده نیست.
در همین راستا، اهمیت تعلیم و تربیت صحیح و سازنده سرمایههای انسانی در نظام آموزش عالی به ویژه انتقال ایدهها و الگوهای رفتاری یادگیرندگی مبتنی بر پویشهای چند خطی، و لذا آماده سازی آنان برای ورود به فضای اجتماعی ،ضرورت پرداختن به مؤلفههای سازمان یادگیرنده، یادگیری و آمادگی برای تغییر در کارکنان و مجریان آموزشی را به طور توأمان مطرح میسازد. در همین راستا با توجه به اهمیت وجودی دانشگاه آزاد اسلامی که از بدو تأسیس تاکنون بار سنگینی از آموزش عالی کشور را در جهت پاسخگویی به تقاضای فزاینده جامعه به دوش داشته، ونیز کمبود بهرهوری، تکراری بودن برنامههاوبعضاً دورافتادن برخی از مؤسسات این دانشگاه ازهنجارهای متعارف آموزش،پژوهش وارائه خدمات به جامعه،کمبود هماهنگی باتغییرات محیط،کمبود نیروی متخصص و فرصتهای کم ارتقای شغلی کارکنان،ضرورت مطالعه،بازنگری وشاید مناسبات مربوط به تغییر به ویژه آمادگی به تغییر در این سازمانها نمایان میگردد. ازسویی دیگر با توجه به کمبود این حوزه تحقیق در کشوربه ویژه درعرصه حساس واستراتژیک آموزش سطح سوم ،مطالعاتی درحوزه یادگیری وآمادگی به تغییر در دانشگاه ،بیش از پیش احساس میشود. بر این اساس سؤال اصلی تحقیق را میتوان اینگونه مطرح نمود که:
چه ارتباطی میان آمادگی به تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان سمنان وجود دارد؟
دارای 42 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
عنوان پروپوزال: ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده
تعداد صفحه: 42 صفحه
فونت: B ZAR
فاصله سطرها: 1.15
منابع فارسی و لاتین: دارد
پرسشنامه و ضمائم: دارد
بندهای پروپوزال: عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزيه و تحليل داده ها و...
بیان مساله
سازمانها در یک محیط به شدت رقابتی، و آشفته جهانی هستند که نیاز به توانایی برای انطباق، تغییر، و بهبود به منظور توسعه مزیت رقابتی دارند (2010Weldy & Gillis,). از این رو تغییر در سازمانها به واسطه استدلالهایی مثل تغییر فناوری، گرایشهای ارتباطی جدید، قوانین نوپا و جنبههای اجتماعی و محیطی جدید، امری اجتنابناپذیر است(Shah ,2010).
سازمانها باید جهت افزایش قدرت رقابت و قابلیتهای همپایی با تغییرات و در نهایت حفظ موقعیت خود، در زمینه اجتماعی، از نظر ساختاری متحول شده و از نظر استراتژی نیز تغییر کنند. مدیران لازم است با شناخت تحولاتی که در محیط آنها میگذرد به تجدیدنظر و تطبیق وضعیت خود با تحولات مزبور بپردازند و بر ادامه روند فعلی خود آن قدر پافشاری نکنند که بیم آن باشد که برای آینده چیزی برای عرضه کردن نداشته باشند(شریعتمداری و توانگر،1390).مدیران سازمانهای عصر کنونی و آینده نه تنها باید در برابر محیط متغیر سازگار باشند بلکه باید توانایی تشخیص مشکلات و بهکارگیری برنامههای تغییر را دارا باشند ممکن است پذیرش هر تغییری که در محیط سازمان جریان مییابد مطلوب نظر مدیران نباشد ولی رویارویی با بسیاری از این تغییرات اجتنابناپذیر است و افراد و سازمانها باید سعی کنند به گونهای خود را با تغییرات وارده هماهنگ ساخته و بیشترین استفاده را از موقعیتهای پیشآمده ببرند.(اورک و درویش پور،1388) علیرغم افزایش نیاز به درک و مشاهدهشده تغییر و تلاشهایی در اجرای تغییر سازمانی برآورد شده است که حداقل دو سوم تلاشهای تغییر سازمانی به نتیجه مورد نظر نمیرسد یا تغییر مورد حمایت قرارگرفته را افزایش و ترویج نمیدهد (Hendrickson,Gray,2012).
به همین جهت اجرای موفق تحول در سازمانها یکی از چالشبرانگیزترین فعالیتهای مدیریتی را تشکیل میدهد(Kuntz & Gomes,2012). یکی از ضروریات انکارناپذیر برای موفقیت در ایجاد این تغییرات، وجود آمادگی برای تغییر است که در بسیاری از موارد توجه کافی به آن نمیشود (لگزیان و ملکزاده،1389). میزان موفقیت و پایداری تغییرات اجرایی شدیداً بر آمادگی پذیرش تغییر از سوی نیروی کار، فرصت مشارکت و توسعه صلاحیتهای مربوطه برای حفظ پیادهسازی محتمل هست ( Kuntz & Gomes,2012).آمادگی برای تغییر زمانی اتفاق میافتد که محیط، ساختار و نگرش اعضای سازمان به گونهای باشد که پذیرای تغییر در شرف رخ دادن، باشند(پاک نژاد و همکاران،1390).
آمادگی کارکنان برای درک تغییر، نگرشها و باورهای مثبتی را در مورد نیاز به تحول سازمانی منعکس نموده و هدف حمایت فرایندهای تحول را مشخص مینماید.( Kuntz & Gomes,2012). افراد به شکلی فعال محیط خود را درک کرده و تحت تأثیر ادراکات خود قرار میگیرند نه تحت تأثیر واقعیتهای عینی. تغییر در سازمان نمیتواند بدون همراهی و همکاری افراد سازمان صورت گیرد و تغییر فردی شکل نمیگیرد مگر آنکه فرد برای آن آمادگی داشته باشد(لگزیان و ملکزاده ، 1389) افرادی که این توان را در خود میبینند، واکنش به تغییر و تحولات سازمانی نشان دهند و سطح دانش شغلی بالایی را نشان دهند ، بیشتر فعالیتهای تغییر و تحول را پذیرا خواهند بود(Kuntz & Gomes,2012). عامل کلیدی تغییر،یادگیری است و یادگیری کلید کاهش مقاومت در مقابل تغییر است(لگزیان و ملکزاده،1389). در همین راستا یادگیری سازمانی، فعالیت بلندمدتی است که شرایط را به شرایط سودمند رقابتی تبدیل میسازد(علی احمدی و همکارن ،1389). سازمانها در سرعت بالای تغییر در بازار امروز در حال رویارویی با نیاز به داشتن کارکنانی هستند که میدانند چگونه یاد بگیرند و میتوانند به سرعت مجدداً تجهیز شوند و برای چالشهای جدید آماده شوند (Ho,2011). سازمانها از طریق یادگیری میتوانند همواره وضعیت خود را نسبت به تغییرات محیطی پویاتر کنند و در مقابل ایجاد تغییر مهیاتر باشند(رضایی و همکاران،1390).
پژوهشگران ودست اندرکاران به طور یکسان بر نیاز سازمانها به عاملی تحت عنوان سازمانهای یادگیرنده ،برای پرورش محیطی که در آن تمام اعضا به طور مداوم یاد میگیرند و اقدام به افزایش دانش اعضای سازمان به منظور بهبود عملکرد سازمانی دارند،تاکید میکنند(Weldy & Gillis,2010) .سازمان یادگیرنده را میتوان به عنوان یک سازمان که دارای آرمانهای والا، فعال، مربوط به آینده، استراتژیک، زنده و سازگار بیان کرد (Alas et al ,2012). همچنین،سازمان یادگیرنده سیستمهایی فراهم آورده که ظرفیت کلی سازمان برای رشد و یادگیری مداوم را میافزاید(پاک نژاد و همکاران،1390) سطوح یادگیری در سازمان یادگیرنده ادغام تمام سطوح یادگیری فردی، تیمی و سازمانی است که هدف از آن بهبود و توسعه عملکرد سازمان به شکلی که بتوانند خود را با محیط ناپایدار منطبق سازند(Sudharatna ,2004). سازمانهای متعددی با ضرورت تغییر مواجهاند سازمانهای دولتی، غیردولتی، انتفاعی و غیرانتفاعی، همگی با تغییرات شگرفی مواجهاند که ذینفعان گوناگون آنها، انتظار آن را دارند (پاک نژاد و همکاران،1390).
دانشگاه نهادی حیاتی در فرایند توسعه هر ملت بوده و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه به واسطه تأثیرات این نهاد تسهیل میگردد. نقش برجسته دانشگاه در دو فعالیت عمده؛یعنی آموزش و پژوهش نهفته است.تأثیر متقابل این دو ویژگی ضامن پویایی و حیات دانشگاه است(عسگری و همکاران ،1391). بعلاوه عملکرد مطلوب نظام آموزش عالی، پیشنیاز نیل به اهداف اجتماعات علمی و هنجارهای شناختهشده آن است. بر این اساس اهمیت نظام آموزشی سطح سوم و به ویژه قرابت آن با اصول و ارزشهای جامعه نگرانه و نیز ارتباط تنگاتنگ آن با منابع انسانی فرهیخته و فرایند انتقال آموزش به منابع انسانی بر کسی پوشیده نیست.
در همین راستا، اهمیت تعلیم و تربیت صحیح و سازنده سرمایههای انسانی در نظام آموزش عالی به ویژه انتقال ایدهها و الگوهای رفتاری یادگیرندگی مبتنی بر پویشهای چند خطی، و لذا آماده سازی آنان برای ورود به فضای اجتماعی ،ضرورت پرداختن به مؤلفههای سازمان یادگیرنده، یادگیری و آمادگی برای تغییر در کارکنان و مجریان آموزشی را به طور توأمان مطرح میسازد. در همین راستا با توجه به اهمیت وجودی دانشگاه آزاد اسلامی که از بدو تأسیس تاکنون بار سنگینی از آموزش عالی کشور را در جهت پاسخگویی به تقاضای فزاینده جامعه به دوش داشته، ونیز کمبود بهرهوری، تکراری بودن برنامههاوبعضاً دورافتادن برخی از مؤسسات این دانشگاه ازهنجارهای متعارف آموزش،پژوهش وارائه خدمات به جامعه،کمبود هماهنگی باتغییرات محیط،کمبود نیروی متخصص و فرصتهای کم ارتقای شغلی کارکنان،ضرورت مطالعه،بازنگری وشاید مناسبات مربوط به تغییر به ویژه آمادگی به تغییر در این سازمانها نمایان میگردد. ازسویی دیگر با توجه به کمبود این حوزه تحقیق در کشوربه ویژه درعرصه حساس واستراتژیک آموزش سطح سوم ،مطالعاتی درحوزه یادگیری وآمادگی به تغییر در دانشگاه ،بیش از پیش احساس میشود. بر این اساس سؤال اصلی تحقیق را میتوان اینگونه مطرح نمود که:
چه ارتباطی میان آمادگی به تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی استان سمنان وجود دارد؟
پروپوزال ارتباط میان آمادگی برای تغییر و ابعاد سازمان یادگیرنده دارای 42 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.