این مقاله با فرمت Word بوده و قابل ویرایش است همچنین آماده پرینت می باشدموضوع : مقاله روانشناسی کودک رفتار درمانی و اصلاح رفتاررفتار درمانگران توجه چنداني به ارايه نظريه اي در زمينةشخصيت نداشته اند آنان در درجة اول اين فرض را پذيرفته اند كه اكثر رفتارهاي انسان آموخته شده است و بنابراين مي توان با استفاده از اصول يادگيري رفتارها را تعديل كرد ويا كلا تغيير داد از اين رو مي توان گفت كه همان اصول و قواعدي كه در شيوه هاي يادگيري انسان مطرح است در تدوين وتكوين شخصيت و يا اضمحلال آن نيز موثر است و پايه و اساس رشد شخصيت به حساب مي آيد الگويي كه رفتارگرايان برآن اساس شخصيت را توجيه مي كنند همان الگوي يادگيري محرك پاسخ و يا الگوي محرك ارگانيزم پاسخ SOR است در الگوي اول فرد را صرفا زادة نوع پاسخهايي مي دانند كه فرد در قبال محركهاي مختلف محيطي از خود بروز مي دهد در الگوي دوم نوع اسخهايي ميدانند كه فرد در قبال محركهاي مختلف محيطي از خود بروز مي دهد در الگوي دوم نوع تعبير و تفسير و برداشت فرد از محركها عامل مهمي در تعيين نوع پاسخها و چگونگي رفتار و شخصيت او به حساب مي آيد در قالب نظرية رفتاري محركها و عوامل محيطي نقش قاطع و تعيين كنندهاي در تغيير و تكوين شخصيت دارند و شخصيت افراد تابع محيطي قرار مي گيرد كه در آن رشد مي يابندديدگاه رفتاري در مورد وجود آمادگيهاي ذاتي در فرد براي رفتار به شيوه اي خاص اصراري ندارد به علاوه روان شناسان يادگيري برخلاف تاكيد نظريه هاي روان پويايي و صفات بر ويژگيها يا صفاتي كه در موقعيتهاي مختلفي به كار مي روند معتقدند كه همساني در رفتار افراد به دليل شباهتي است كه در شرايط محيطي است و موجب برانگيختن اين رفتار هاي شودماهيت انسان در نظر رفتار درمانگران و رفتارگرايان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد بلكه يك ارگانيسم تجربه گر است كه استعداد بالقوه اي براي همه نوع رفتار دارد به اعتقاد اين گروه انسان در بدو تولد همانند صفحةسفيدي است كه هيچ چيزي برآن نوشته نشده است و به منزلة يك موجود واكنشگر به حساب مي آيد كه در قبال محركهاي محيطي پاسخ مي دهد به اعتقاد رفتارگرايان انسان رفتاري قانونمند و پيچيده دارد كه به شدت تحت تاثير محيط قرار دارد و اصولا انسان تا حدود زيادي ماحصل محيطش است در نظرية اسكينر و پيروان نظريه او كه به مهندسان رفتار معروفند به مسئله وجود هدف نهايي و ضروري در زندگي پرداخته نشده است در نظام آنها هيچگونه اشاره اي به رانده شدن ما براي غلبه براحساس حقارت ياكاهش تعارضها و اضطرابها يا كشيده شدن به وسيله سايقي به سوي بعضي حالتها از قبيل خودشكوفايي نشده است به نظر آنها افراد به همين طريق رفتار مي كنند كه ماشينها عمل مي كنند يعني به شيوه اي قانونمند نظامدار و از پيش تعيين شده و كلية انديشه هاي وجود يك شخص دروني يعني يك خود يا خويشتن خود مختار را كه تعيين كنندة مسيرماست مي تواند عمل كردن به طور آزادانه و خود به خودي را انتخاب كند قويا رد مي كنندبرطبق نظر رفتارگرايان عادات نگرشها آمادگيها و استعدادها ذاتي نيستند و از طبيعت انسان نشات نمي گيرند بلكه در نتيجة تماس انسان با محيط و به خصوص در نتيجة تعامل او باديگران تحصيل مي شوند همينطور محبتها و نفرتها ترجيهات و تعصبات ترسها و اضطرابها تمايلها و علايق هدفها و نيازها خويشتن پنداري و طرحهاي سازگاري خصوصيات شخصيتي و منش ها رفتارغيراجتماعي و اجتماعي رفتارهاي نوروتيك و پيسكوتيك و اشكال مطلوب و پسنديدة رفتار انسان همگي پاسخها و واكنشهاي يادگرفته شده هستند و فقط از راه كاربرد اصول و قوانين يادگيري مي توان در آنها تغييراتي ايجاد كرد رفتار درمانگران گرچه نقش وراثت را انكار نمي كنند ولي چون تغيير محيط را بسيار ساده تر از تغيير وراثت مي رانند در درمان برتغيير رفتار از راه دگرگون سازي محيط تاكيد مي ورزندمفهوم اضطراب و بيماري رواني از ديدگاه شرطي سازي عامل آدمي رفتار ناسازگار را براي افزايش تقويت مثبت يا كاهش يك محرك آزاردهنده ياد مي گيرد از نظر اسكينر 1953 بيشتر مشكلات عاطفي فرد در نتيجة واكنشهاي او نسبت به محيط هايي به وجود مي آيد كه در آن كنترل و تنبيه به حد افراطي مي رسد اضطراب نتيجة شرطي شدن نسبت به محيط مثل احساس گناه افسردگي يا خشم استاز ديدگاه شرطي سازي پاسخگر يادگيري اضطراب در صورتي روي مي دهد كه پاسخ در مجاورت زماني با يك محرك معين فرا خوانده شود و در ادامه مشخص شود كه اين محرك مي تواند آن پاسخ را فراخواند در حالي كه قبلا قادر به اين كار نبود بنابراين افراد مي توانند يادبگيرند به هرمحركي ازجمله سگ آدمها ميل جنسي آسانسور و كثافت با اضطراب پاسخ دهند حتي اگر اين محركها قبلا اضطراب را در آنها فراخواني نكرده باشند همچنين محركهايي كه از نظر ظاهري شبيه محرك اصلي هستند از طريق فرآيند تعميم محرك نخستين مي توانند موجب اضطراب شوند در رفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتار درمانگر مستقيما با رفتار ناسازگار خود سروكار دارد و به دلايل زير بنايي اين نوع رفتار كاري ندارد و توجه اصلي درمانگر معطوف تغيير رفتار ناسازگار است و براي او اهميت ندارد كه مراجع نسبت به آن بينش پيدا كند روي اين اصل رفع علايم مرضي معادل با بهبودي استروانشناسي كودك رفتار درماني و اصلاح رفتارفهرست مطالبرفتار درماني و تغيير و اصلاح رفتارتاريخچهمفاهيم بنيادي نظرية رفتار درمانيماهيت روان درماني در رفتار درمانيفرآيند درمانراههاي مقابله با مشكل كمبود انگيزش يادگيرينظرية رشد ذهني پياژهمفاهيم اصلي نظرية پياژهجذب و تطابقسازمانمفهوم هوش در نظرية پياژهتعادل يابيمحتواتعريف انگيزش و انگيزهخلاقيت و سازندگي در سنين پيش دبستانيرشد ذهني كودكاننمودار رشد ذهني كودكانپرورش حواس كودكانمنابع
برچسب ها: دانلود مقاله درمورد روانشناسی کودک رفتار درمانی و اصلاح رفتار تحقیق درباره فتار درمانی کودکان اصلاح رفتار کودکها روان شناسی انگیزه